توسط: حامد سلیمان پور
1,047 بازدید
1396/3/10
ساعت:19:30
« وَالَّذِينَ يُؤْمِنُونَ بِمَآ أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَآ أُنْزِلَ مِن قَبْلِكَ وَبِالْأَخِرَةِ هُمْ يُوقِنُونَ » (بقره/4
? جريان رسالت در بستر تاريخ ?
✨ وحی، یکی از راه های شناخت است که متقین به آن ایمان دارند. همان طورکه در آیۀ قبل گفتیم، راه شناختِ انسان به حس محدود نیست و عالمی ورای عالم محسوسات وجود دارد که عقل به وجود آن گواهی میدهد؛ ولی از شناخت دقیق آن عاجز است. خداوند نیز با فرستادن وحی، شناخت ما را کامل می سازد.
? عقل می گوید: خدایی هست؛ ولی وحی، صفات و ویژگی های آن خدا را برای ما بیان می کند.
? عقل می گوید: برای کیفر و پاداش انسان ها، باید دادگاهی جهانی برپا شود؛
? وحی می گوید: قیامتی هست که چنان ویژگی هایی را دارد. پس عقل و وحی مکمّل یکدیگرند و افرادِ باایمان از هر دو بهره می گیرند.
? وحی، اختصاصی به پیامبر اسلام ندارد، بلکه سخن الهی به همۀ پیامبران می رسیده است. لذا افراد باتقوا، تعصّب بی جا ندارند که پیامبران قبلی را نفی کنند و فقط پیامبر اسلام را بپذیرند، بلکه به همۀ پیامبران الهی ایمان دارند و هر چه را به آنان وحی شده است، می پذیرند.
همچنین، آنان مرگ را پایان کار خود نمی دانند و به قیامت یقین دارند. لذا خود را در برابر گناه حفظ می کنند و به رستگاری می رسند. رستگاری يعنی آزادشدن از خواسته ها و هوس های نفسانی و رشدِ صفات خوب اخلاقی.
از اين آيه مىآموزيم:
ايمان به تمام كتب آسمانی لازم است، چون همۀ انبيا يك هدف داشته اند.
راه رسيدن به سعادت و خوشبختی، دريافت هدايت الهی است. البته این هدایت، بدون تلاش بهدست نمی آيد. هم علم و ايمان می خواهد، هم عمل و كار نيك.
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
«نكتههای این آیه
? ابزار شناخت انسان، محدود به حس و عقل نیست، بلكه وحى نیز یكى از راه هاى شناخت است كه متّقین به آن ایمان دارند. انسان در انتخاب راه، بدون راهنما دچار تحیّر و سرگردانى مى شود. باید انبیا دست او را بگیرند و با منطق و معجزه و سیره عملى خویش، او را به سوى سعادت واقعى راهنمایى كنند.
از این آیه و دو آیه قبل بدست مى آید كه خشوع در برابر خداوند متعال (نماز) و داشتن روحیّه ایثار و انفاق و تعاون و حفظ حقوق دیگران و امید به آینده اى روشن و پاداش هاى بزرگ الهى، از آثار تقوى است.
متّقین نسبت به جهان غیب ایمان دارند، كه برتر از علم و فراتر از آن است.
در درونِ ایمان، عشق، علاقه، تعظیم، تقدیس و ارتباط نهفته است، ولى در علم، این مسائل نیست.
دسته بندی: تفسیر قرآن سوره بقره
سوره بقره آیه 254-251
1402/7/20
تفسیر قطره ای قرآنفَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُودُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاءُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ ﴿۲۵۱﴾ ترجمه : پس آنان را به اذن خدا شكست دادند و...
إذا أرَدْتَ أنْ تَعْلَمَ أنَّ فیک خَیْراً، فَانْظُرْ إلی قَلْبِک فَإنْ کانَ یُحِبُّ أهْلَ طاعَهِ اللّهِ وَ یبْغِضُ أهْلَ مَعْصِیَتِهِ فَفیک خَیْرٌ، وَ اللّهُ یُحِبُّک، وَ إذا کانَ یُبْغِضُ أهْلَ طاعَهِ اللّهِ وَ یُحِبّ أهْلَ مَعْصِیَتِهِ فَلَیْسَ فیک خَیْرٌ، وَ اللّهُ یُبْغِضُک.
اگر خواستی بدانی که در وجودت خیر و خوشبختی هست یا نه، به درون خود دقّت کن، اگر اهل عبادت و طاعت را دوست داری و از اهل معصیت و گناه، ناخوشایندی! پس در وجودت خیر و سعادت وجود دارد، و خداوند تو را دوست می دارد. ولی چنانچه از اهل طاعت و عبادت ناخوشایند باشی و به اهل معصیت، عشق و علاقه ورزیدی! پس خیر و خوبی در تو نباشد، و خداوند تو را دشمن دارد.