توسط: حامد سلیمان پور
512 بازدید
1391/2/6
ساعت:11:05
دیر آشنا
خانم
پدرم می گفت :
آدم ها به فانوس می مانند !
لیک زمان روشنایی شان کم ،
و پاره ای شان بسیار ،
یعنی که یکسان نباشد زمان ضیاء شان،
و هر کدامشان به میزانی معلوم باشد ،
روشنایی شان ،
جز آنکه پیش آمدی پیش آید ،
و رویدادی رخ دهد ،
و رخدادی ، رخ !
که در آن صورت پیشتر از موعد موعود ،
و زمان محتوم ،
تاریک خواهند شدن ،
و خاموش !
حالیا مرا مسئلت این است که :
آن اختر بخت ، آن فانوس آسمانی ، چگونه اش خاموشی گرفت ،
آیا در همان زمان که می بایست ؟
و به گونه ای طبیعی ؟
یا که حادثه ای رخ داد ،
و در آن رخداد حادث ، جان را ،
جانانه ،
به جانان بخشید ؟
- دخترم !
تلخ انجام و تلخ آغازیست ،
چیست دنیا ؟
چیست این دیر آشنای زود سیر ؟
سرد مهری ،
زشترویی ، از وفا بیگانه ای
آه ،
- خانم !
می گریید ؟!
چرا ؟!
یادم نمی رود که پدرم می گفت :
چشم ها شمع ها را می مانند ،
و شمع ها تا می بارند ،
اشک ها را ،
یعنی که روشنند ،
و تا روشن ،
در پناه پرتوشان ، می توانی که ببینی ،
آنچه را که باید !
ونیز چشم هایی که می بارند اشک را ، چه روشنند !
و من از چشمان روشن شما که اینگونه می بارند می بینم ، و چه خوب !
که این حادثه نه آنسان که ،
به تصویر آید !
هزار اندوه !
هزار افسوس !
نمی دانم ماجرا چون است ؟!
و چگونه ؟!
خانم !
ای قامت خمیده ی درهم شکسته ات ،
گویای داستان ملال گذشته ها !
بعد از خدای ،
خدای دل و جان من تویی
مرا بازگوی ماجرایش را ،
که می بینم و می دانم که دور از او هر چه هست ،
سیاهی است
نور نیست !
- دخترم !
چه می شنوی ؟!
- خانم چیزی نیست ،
قرآن پیش از اذان است !
آهنگ کلام خداست که می گوید :
و سیعلم الذین ظلموا ای منقلب ینقلبون
- آری دخترم !
کنون به نماز باید رفت ،
و اگر به فردایی رسیدیم ،
همین گاه ،
همین جا ،
بازت خواهم گفت ،
تا خدا چه خواهد !
سوره بقره آیه 234-237
1402/4/16
تفسیر قطره ای قرآنوَالَّذِينَ يُتَوَفَّوْنَ مِنْكُمْ وَيَذَرُونَ أَزْوَاجًا يَتَرَبَّصْنَ بِأَنْفُسِهِنَّ أَرْبَعَةَ أَشْهُرٍ وَعَشْرًا ۖ فَإِذَا بَلَغْنَ أَجَلَهُنَّ فَلَا جُنَاحَ عَلَيْكُمْ فِيمَا فَعَلْنَ فِي أَنْفُسِهِنَّ بِالْمَعْرُوفِ ۗ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ (234) ترجمه : و مردانی که بمیرند و زنا...
وَ صَلَاةٌ فِی شُغُلٍ وَ صَبْرٌ فِی شِدَّةٍ
{مؤمن} در عین اشتغال و گرفتاری نمازگزار است.